بازی ردلندز (radlands)

قبیله‌ی ما، "آب" داره... / و اون‌ها دارن واسه گرفتنِ‌ش می‌آن... / خُب پس ما اوّل حمله می‌کنیم!
ما فکر می‌کردیم اگه یه ضربه‌ی محکم به‌شون بزنیم... / اون‌ها برمی‌گردن خونه‌شون!
امّا دیگه خونه‌ای در کار نیست...!

نگاهی به بازی:
در "رَدلَندز" (Radlands)، هر بازیکن، مجموعه‌ای از 3 "کَمپِ" مُنحصربه‌فرد رو تحویل می‌گیره و مسئولِ دفاع از اون‌ها می‌شه؛ شما با "نابود کردنِ" همه‌ی کمپ‌های حریفِ‌تون، برنده‌ی بازی می‌شین!
عنصرِ اصلی و مایه‌ی حیات در این بازی، "آب"ئه! با هزینه کردنِ توکن‌های "آب"، می‌تونین کارت‌های "نفر" و کارت‌های "رویداد" رو بازی کنین (روی میزِ بازی بذارین) و از قابلیت‌های کارت‌هایی که روی میز بازی دارین، بهره‌مند بشین. "نفرات"، هم از کمپ‌های شما مُحافظت می‌کنن، هم می‌تونین از قابلیت‌هاشون استفاده کنین. "رویدادها"، تأثیراتِ مهم و ارزشمندی هستن که برای اِعمال شدن‌شون در بازی، به زمان نیاز دارین!
هر دو بازیکن، از یک "دِک" (دسته کارت) کارت می‌کشن. کارت‌ها رو، هم می‌شه بازی کرد (روی میز گذاشت)، هم می‌شه سوزوند و بلافاصله تأثیرِ ‌"سوختن"شون رو اِعمال کرد. اگه می‌خواین برنده بشین، باید از کارت‌ها و توکن‌های آب‌تون کاملاً هوشمندانه استفاده کنین!

اجزاء بازی:
دک اصلی بازی (شامل 46 کارت نفر و 20 کارت رویداد) / دک کمپ‌ها (شامل 34 کارت کمپ) / 2 تا کارت منبع آب
2 تا کارت تهاجم / 2 تا کارت راهنما
6 تا توکن سفید آب -که پُشت‌شون، علامت "نا آماده" دیده می‌شه.
6 تا توکن سیاه آب -که پُشت‌شون، علامت "نا آماده" دیده می‌شه.

نوبت‌های بازی:
هر نوبت بازی، شامل 3 مرحله‌ست:
1) رویدادها: کارت‌های رویداد رو جلو ببرین و نهایتاً تأثیرِشون رو اِعمال کنین!
2) پُر کردن: 3 تا توکن آب‌تون رو -برای استفاده در همین نوبت- جمع‌آوری کنین و 1 کارت بکِشین!
3) عملیات‌ها: کارت بازی کنین، کارت -از دست‌تون- بسوزونین و تأثیراتِ "سوختن" کارت‌ها رو اِعمال کنین و از قابلیت‌های کارت‌های "آماده"تون استفاده کنین!

می‌گن آدم نمی‌تونه بیش‌تر از سه - چهار روز بدون "آب" دَووم بیاره... نهایت، یک هفته...
خُب... می‌شه یک هفته، ذرّه ذرّه، جون کَند و به اُمیدِ بارونی که هیچ‌وقت قرار نیست بیاد، نشست...
می‌شه رفت دنبال "آب" و به هر قیمتی که شده، به چنگِش آورد...
اگه قرارِه آخرِش بمیریم، چه فرقی می‌کنه از تشنگی بمیریم یا یه عوضی، با یه مُسلسل، آش‌ولاشِ‌مون کنه؟!...
امروز می‌ریم سراغ‌شون... اگه هم‌زمان به هر سه تا کَمپ‌شون هجوم ببریم، نمی‌تونن دفاع کنن!
به هر حال... ما دیگه به آخر خط رسیدیم...
بالاتر از سیاهی هم که رنگی نیست...
*
"رَدلَندز"، یک دوئل تمام‌عیار و یک بازی کارتیِ دونفره‌ست، با موضوع و محوريتِ شناخت و ایجادِ قدرتمندترین ترکیبات کارتی و هم‌افزایی بین نیروهای اون‌ها...
در این نبردِ پَساآخرالزّمانی، با استفاده از کارت‌های نفرات و رویدادهاتون، تا آخرین نفس، از سه کَمپِ آخری که براتون باقی مونده، در برابر حملات بی‌رحمانه‌ی رقیب، محافظت کنین!

شعر پایانی:
کدام ریشه‌ها چنگ می‌زنند، کدام شاخه‌ها می‌بالَند
از دلِ این زباله‌ی مُتحجّر؟ ای انسان،
نمی‌توانی بگویی یا گمانه بزنی زیرا که تو فقط
کُپّه‌ای از تصاویرِ درهم‌شکسته را می‌شناسی، در زیرِ تیغِ آفتاب
و درخت مُرده، سایه‌بانی نمی‌گُسترد؛ زنجره، تسکینی نیست
و از سنگ خُشک، صدای آب نمی‌آید. تنها
در پایِ این صخره‌ی سُرخ، سایه‌ای هست
(به سایه‌ی این صخره‌ی سُرخ بیا)،
و چیزی به تو نشان خواهم داد، متفاوت با
سایه‌اَت که در صبحگاه، در پُشتِ سرَت قدم برمی‌دارد
و با سایه‌اَت که در شبانگاه، به دیدارَت قد بر می‌افرازد؛
وحشت را در مُشتی خاک، به تو نشان خواهم داد...
- "سرزمین بی‌حاصل" شاهکارِ "تی. اِس. اِلیوت"